پرده دیگری از نمایش
دروغ و فریب جمهوری اسلامی
مهرداد کوشا

پرده دیگری ازنمایش دروغ و فریب جمهوری اسلامی برای حفظ و حراست از نظام سی سال جهل و خرافه و سرکوب و استثمار قرار است با عنوان "انتخابات ریاست جمهوری" در 22 خرداد سال 1388 به نمایش درآید. آکتور اصلی مضحکه این انتخابات، این بار ظاهرا میر حسین موسوی است .

برای کسانی که شناختی نسبی از جامعه کنونی ایران دارند، دو موضوع کاملا روشن است. اول اینکه اکثریت قریب به اتفاق مردم با شدت تمام از رژیم جمهوری اسلامی متنفر و بیزار و خواهان سرنگونی آنند و دوم آنکه بخشی از همین مردم بدون داشتن وابستگی به حکومت و بدون آنکه منفعت مشخصی دراین زمینه داشته باشند، درمضحکه انتخاب رئیس جمهور رژیم اسلامی شرکت میکنند. قصد من در نوشته حاضر حل این معمای بظاهر پیچیده و در عین حال، آشکارساختن این حقیقت است که چنین انحراف نظر سیاسی چگونه در خدمت اهداف جمهوری اسلامی و بقاء آن قرار میگیرد و بجز خود رژیم، کسی از آن بهره مند نمیشود.

گفتیم که بخشی از مردم در انتخابات شرکت می کنند. حضور این افراد درپای صندوقهای رای اما به هیچوجه و ابدا ناشی از حمایت آنان از آخوند یا غیر آخوندی نبوده و نیست که خودش را کاندید کرده است. بارزترین شکل این واقعیت انتخابات دوم خرداد سال 1376 بود که در جریان آن نظریه "انتخاب بین بد و بدتر" ابداع شد و به رئیس جمهور شدن محمد خاتمی انجامید. این نظریه بر پایه یک ضرب المثل قدیمی استوار است که میگوید؛ "به مرگ بگیر تا به تب راضی شود". در شرایطی که عملکرد حکومت اسلامی در سایه خفقان و سرکوب سیاسی و اجتماعی از یکسو و استثمار وحشیانه کارگران از سوی دیگر، زندگی را بر مردم سیاه کرده، و در شرایطی که هنوز جایگاه حزب کمونیستی، به عنوان حزب طبقه کارگر و رهبر و سازمانده مبارزات توده ای زحمکتش، تثبیت نشده بود، جناحی از حکومت جانیان جمهوری اسلامی با نشان دادن چماق و قداره جناح دیگر مردم را فریب داد و با تحمیل خود بر سرنوشت آنان، حیات کل رژیم اسلامی را تداوم  بخشید. در این راه بخشی از نیروهای سیاسی خرده بورژوا و چپ غیرکمونیستی به تقویت این نظریه انحرافی پرداختند و با دامن زدن به توهم مردم ستم کشیده و منزجر از حکومت اسلام و سرمایه، عملا در خدمت رژیم اسلامی قرار گرفتند. کنفرانس برلین نماد برجسته این فریبکاری رژیم اسلامی بود که در زمان خودش توسط نیروهای حزب کمونیست کارگری بشدت رسوا و تا حد زیادی بی اثر شد .

بعد از رسوایی و شکست پروژه دوم خرداد و در شرایطی که طی دوره چهار ساله ریاست جمهوری احمدی نژاد سنگینی سرکوب و خفقان سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و فشارهای ناشی از فقر اقتصادی به مراتب عریان تر و گسترده ترشده، اینک سیٌد و شیخ اصلاح طلب، همراه با مهندس اصولگرای اصلاح طلب، می کوشند ورژن جدیدی ازعوام فریبی را فرمول بندی کرده و مضحکه انتخابات را رونق بخشند. مهمترین اصل و هدف برای همه این حضرات، بطوریکه خودشان هم گفته اند، حفظ نظام اسلامی است. حفظ نظام بورژوا - اسلامی برای مشروعیت استثمار نیروی کار، برای مشروعیت زن ستیزی، کودک ستیزی و آپارتاید جنسی و اثبات برتری نژاد شیعه اثنی عشری و پیروان اسلام ناب محمدی. برای تداوم اعدام و شکنجه و زندان و برای اعمال احکام ارتجاعی و قرون وسطایی همه ادیان ابراهیم و موسی و عیسی و محمد .

درتلاش برای اجرای پروژه انتخابات ریاست جمهوری رژیم اسلامی و به پای صندوقها کشیدن هرچه بیشتر مردم، تمامی پتانسیل جناحهای حکومت بکارگرفته شدهاست. همه نیروها بسیج شده اند و شگردهای نیرنگ و فریب نیز مورد تجدید نظر قرار گرفته و در قالبهای جدید عرضه میشود :

١- ظاهراً زنان، البته زنان مسلمان شیعه اثنی عشری معتقد به اصل مقدس ولایت مطلقه فقیه و معتقد به اصل مقدس نابرابر بودن ذاتی و ازلی ابدی زن و مرد، به تازگی وارد جرگه "رجل سیاسی" شده و شاید بتوانند رئیس جمهورهم شوند .

٢- به دلیل بیش از حد بودن آزادیهای سیاسی و حقوق شهروندی، رقبای انتخاباتی این بار به تعدادی بیشتر از گذشته قدم رنجه فرموده و پای در میدان گذاشته اند تا مگر معرکه انتخابات پر رونق تر شود .

۴- از مهره های در آب نمک خوابانده داخل و خارج کشور، کرباسچی و مهاجرانی، به ترتیب به عنوان رئیس ستاد انتخابات و مشاورکروبی، استفاده گردیده تا بلکه از این نمد نیز کلاهی عاید شود .

۵- کشف جدیدی صورت گرفته و معلوم شده است که عملکرد اوباشان جمهوری اسلامی، یعنی "گشت ارشاد و طرح امنیت اجتماعی"٬ زیاد مورد علاقه مردم و بخصوص جوانان نبوده و لازم است جمع آوری شود! این کشف محیرالعقول توسط مهندس اصولگرای اصلاح طلب و شیخ اصلاحات، آنهم با فاصله زمانی نسبتاً کوتاهی از یکدیگر، صورت گرفته است .

۶- انساندوستی حقوق بشری و احترام به میثاق های بین المللی ناگهان گل کرده و در تضاد آشکار با نص صریح قوانین اسلامی، ممنوعیت اعدام جوانان زیر 18 سال از طرف شیخ اصلاحات اعلام شده است .

اما مهمترین و اصلی ترین شگردی که توسط جناح مثلا اصلاح طلب حکومت اسلامی بکارگرفته می شود و محور تبلیغات این جناح است٬ شگردی است که اولا بر پایه همان فرمول قدیمی "ضرورت انتخاب بین بد وبدتر" و ثانیا براساس اصل "دروغ هرچه بزرگترباشد، آسانتر باور میشود" طراحی شده است .

به مردم میگویند: اگر شما حمایت کنید و بطور گسترده پای صندوقهای رای حاضر شوید، شرایط برای اصلاح نظام جمهوری اسلامی فراهم میشود! رژیم اسلامی متعارف و متمدن میشود و حقوق اجتماعی و شهروندی را به رسمیت میشناسد . دروغ خیلی بزرگی است، اما دیگر باور کسی نمیشود. حکومتی بنام جمهوری اسلامی طی سی سال گذشته فلاکت و سیاهی را به مردم ایران تحمیل و وحشیانه ترین شیوه های ارعاب و سرکوب را اعمال کرده است. واین کار در دوره های مختلف از حاکمیت این رژیم، به برکت وجود هردو جناح سرکوبگر و جانی آن و در سایه شیخ و سید و مهندس و غیره صورت گرفته است. وحالا یک جناح از همین حکومت جانیان ضدانسان و انسانیت میخواهد خودش را به عنوان اپوزیسیون "بخش بد اخلاق" رژیم کثیف اسلامی جا بزند و این دروغ را حقنه کند که مدافع مردم و منافع آنهاست .

حقوق برابر برای زنان، حقوق شهروندی، آزادیهای سیاسی واجتماعی، انساندوستی، حقوق بشر،  سکولاریسم، شادی، رفاه و مقولاتی ازاین دست کوچکترین قرابت و سنخیتی با جمهوری اسلامی و با دین ندارد، چه دین اسلام باشد یا دین موسی وعیسی و هر دین دیگری. و نه اینکه امروز سنخیتی ندارد، هزار و چهار صد پانصد سال پیش هم نداشته است. نقش و کارکرد همه ادیان در تمامی طول تاریخ بشر تنها و تنها تحمیق مردم و توجیه وضعیت موجود بوده است. جامعه طبقاتی در شکل برده داری و فئودالیسم و سرمایه داری، بدون وجود سحر و جادو و دین قادر به ادامه حیات نبود. دین همواره عین جهل و خرافه و عامل فریب مردم بوده است. انتخابات ریاست جمهوری اسلامی پرده ای از نمایش همین فریب است که باید هرچه بیشتر افشاء و رسوا شود .

جمهوری اسلامی حکومت استثمار وحشیانه ارتجاعی ترین قشر سرمایه داران است؛ جمهوری اسلامی ننگ جامعه بشری است؛ حکومت اعدام بیش از صد هزار نفرانسانهای شریف کمونیست و آزادیخواه است؛ حکومت اعدام دلارا دارابی و صدها کودک و نوجوان است؛ حکومت زندان و شکنجه و ادباراست. اصلاح این نظام عقب مانده ضد انسان کاری محال و نشدنی است. جمهوری اسلامی باید سرنگون شود. راه دیگری وجود ندارد. آزادی بشریت، شادی، رفاه و آزادی فقط کار سوسیالیسم است. باید رژیم اسلامی را به عقب راند و به زانو درآورد. مضحکه انتخابات ریاست جمهوری اسلامی٬ نمايش عوامفريبى و گروکشى و گرفتن راى براى تداوم نظام استثمار و جهل و خرافه است. دراين مضحکه نبايد شرکت کرد. *